جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
جستجو

حافظه و یادگیری

در این پست خواهید خواند :

در این پست خواهید خواند :

آیا حافظه از نظر فیزیولوژی در ناحیه ی معینی از مغز قرار دارد؟تحقیقات نشان داده هر خاطره یا رد حافظه
در بخشی از مغزثبت می شود وتحریک مجدد آن بخش خاطره ی مذکوررا به یاد می آورد.پنفیلد جراح کانادایی
وهمکارانش قشر گیجگاهی را که تحریک آن خاطرات بیشتری را به یاد می آورد را کورتکس حافظه نامیدند.

پس از کشف ساختمان DNA و چگونگی ساخت پروتئین،نظر فیزیولوژیست ها به این ماده و مواد پروتئینی جلب
شد و نظریه ی بیوشیمیایی یادگیری ارائه گردید که براساس آن یادگیری ها و خاطرات به صورت زنجیره های
پروتئینی در مغز ساخته و ذخیره می شوند.این نظریه ده سال بعد متروک گردید.

نقش انتقال دهنده های عصبی در حافظه

پژوهش های بعدی متوجه سیناپس ها و تغییرات آن ها بر اثر یادگیری شد.براساس نظریه سیناپس،یادگیری با فعال
شدن یک نورون در هنگام یادگیری، با تقویت اتصالات سیناپسی آن همراه است و تکرار تغییرات موقت
الکتروشیمیایی در سیناپس ها که اساس حافظه کوتاه مدت را تشکیل می دهند،به تغییرات ساختاری دراز مدت منجر
می شود.

آزمایش هایی که درباره ی جانوران ساده ای مانند حلزون دریایی آپلیزیا صورت گرفته،نشان داده است که عادت حیوان به یک محرک که ساده ترین شکل یادگیری و نوعی حافظه ی منفی است به کاهش آزاد شدن انتقال دهنده ی
عصبی از سیناپس ها مربوط است و حساس شدن نسبت به یک محرک که نوعی یادگیری ساده ی مثبت محسوب
می شود با افزایش رهاسازی انتقال دهنده در سیناپس همراه است.

نقش کلسیم در یادگیری

با توجه به نقشی که یون کلسیم در آزاد سازی انتقال دهنده ها دارد.پژوهش هایی در زمینه ی مجاری کلسیم در غشای سیناپس صورت گرفته است. این تحقیقات رابطه ی عادت و حساس شدن را با کم و زیاد شدن های بسیار جزئی جریان یون کلسیم در پایانه سیناپس نشان داده اند.عادت باعث بسته ماندن بیشتر کانال های کلسیم در غشای سیناپس می شود.
که نتیجه ی آن جلوگیری از آزاد شدن انتقال دهنده است و افزایش نفوذ پذیری غشا نسبت به کلسیم سبب حساس شدن می گردد.

اثریادگیری افزایش تعداد گره های سیناپس و تشکیل پایانه های جدید و افزایش کیسه های محتوی انتقال دهنده و
افزایش سطح غشای سیناپس را به دنبال دارد.در کودک در حال رشد با تاثیر محرک ها و برقراری یادگیری های
جدید تعداد سیناپس ها در مغز افزایش می یابد و محرومیت از محرک های حسی از رشد طبیعی سیناپس های
مربوط به آن ها جلوگیری می کند.

بستن کامل یک چشم نوزاد موش مانع رشد طبیعی سیناپس های مربوط به راه بینایی چشم بسته،می شود.وبستن
یکی از مجاری بینی در این حیوان مانع تاثیر محرک های بویایی در گیرنده های آن می گردد،باعث جلوگیری از
رشد پیاز بویایی همان سمت می شود.

نقش استیل کولین در حافظه

در مورد نوع انتقال دهنده هایی که در سیناپس های مربوط به حافظه، شرکت دارند تحقیقاتی صورت گرفته که
اهمیت استیل کولین را در روند حافظه و یادگیری نشان می دهد.جلوگیری از ساخته شدن یا آزاد شدن استیل کولین
به وسیله ی موادی ماننداسکوپولامین به یادگیری و حافظه، آسیب می رساند در حالی که فیزوستیگمین که باعث
تشدیداثر استیل کولین می شود،کارایی حافظه را افزایش می دهد.در افرادی که بر اثر بیماری آلزایمر دچار اختلال
حافظه،می شوند.فعالیت نورون های استیل کولینرژیک مغز کمتراز حد طبیعی است.دوپامین،نوراپی نفرین و سروتونین نیز احتمالا در حافظه، نقش دارند.

از نظر فیزیولوژی ثبت خاطره ها با تغییرات توانایی در انتقال سیناپسی از یک نورون به نورون دیگر همراه
است.مسیرهای جدید که در مغز بر اثر یادگیری ایجاد می شود رد حافظه، را ایجاد می کنند و هنگامی که برقرار شدند می توانند با فکرکردن دوباره فعال شده،وخاطره ی قبلی را به یاد بیاورند.بخش اعظم رد حافظه، که با هوش و تفکر ارتباط دارد در قشر مخ ایجاد می شود. برخی حافظه ها فقط چند ثانیه دوام دارند و برخی دیگر سال ها باقی می مانند.

انواع حافظه

تقسیم بندی رایج در مورد انواع حافظه ها،قرار دادن آن ها در سه گروه حافظه ی فوری،کوتاه مدت و دراز مدت است. حافظه هایی که فقط برای چند ثانیه یا حداکثر چند دقیقه باقی می مانند،حافظه ی فوری خوانده می شوند.حافظه های کوتاه مدت برای چند روز تا چند هفته و حافظه های دراز مدت برای سال ها و حتی تا آخر عمر باقی می مانند.

با برداشتن بخش های داخلی هر دو لوب گیجگاهی (حاوی هیپوکامپ و آمیگدال) و یا بخش های کناری
دیانسفال،توانایی تبدیل حافظه کوتاه مدت به حافظه درازمدت از دست می رود.بیمارانی که این قسمت از مغز را از دست می دهند.حافظه دراز مدت خود را باز می یابند.ولی برای شکل گیری و ذخیره کردن حافظه ی دراز مدت جدید ناتوان هستند.وقتی که یک لوب گیجگاهی برداشته می شود،نه حافظه کوتاه مدت و نه حافظه دراز مدت هیچ یک
بهبود نمی یابند.

با توجه به شواهد تجربی این نظریه تایید می شود که ارتباطات عصبی هیپوکامپ،آمیگدال،دیانسفالون و لوب داخلی
گیجگاهی و قشر جلو حرکتی،نقش مهمی در ذخیره حافظه ای که جدیدا کسب شده است،دارند.

این پست را به اشتراک بگذارید:

حافظه و یادگیری

این پست را به اشتراک بگذارید:

آزمایشگاه
مشاوره
جزوه
نمونه سوالات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *